♦️دوبل دیز نیز هر موقع کنار نت ما ( سمت چپ ) قرار بگیرد آن نت را دو نیم پرده ( یعنی یک پرده در موسیقی ) زیر می کند.
♦️دوبل دیز نیز هر موقع کنار نت ما ( سمت چپ ) قرار بگیرد آن نت را دو نیم پرده ( یعنی یک پرده در موسیقی ) زیر می کند.
♦️علامت بمل هرگاه سمت چپ نتی قرار گیرد، آن را نیم پرده پایین می آورد و بم می کند. درست برعکس دیز. برای آنکه فاصله ی یک پرده (دوم بزرگ) تبدیل به نیم پرده گردد، نشانه “بمل” باید پیش از نت زیرتر نوشته شود.
🔴هرگاه سمت چپ نتی قرار گیرد، آن را نیم پرده بالا می برد. این نشانه می تواند جلوی هر نت موسیقی گذاشته شود. اگر فاصله میان دو نت پی در پی یک پرده باشد و نشانه مزبور سمت چپ نت اول (نت بم تر) گذاشته شود، طبیعی است که فاصله میان آن دو تبدیل به نیم پرده می شود و هرگاه فاصله میان دو نت پیاپی نیم پرده در موسیقی باشد و نشانه “دیز” سمت چپ نت دوم (نت زیر تر) قرار گیرد، فاصله آن دو تبدیل به یک پرده می شود.
💠در تئوری موسیقی غرب فرض براین است که هر فاصله ی دوم بزرگ (فاصله یک پرده ای) می تواند به دو فاصله نیم پرده ای تقسیم شود. نیم پرده های حاصل از این تقسیم، در عمل، برابر با فاصله های نیم پرده ای “دوم کوچک” هستند. بنابراین اگر همه ی فاصله های دوم بزرگ را به تکه های نیم پرده ای قسمت کنیم، در هر اکتاو 12 نیم پرده خواهیم داشت. نیم پرده در موسیقی غربی، کوچک ترین فاصله عینی میان دو نت پی در پی است. “نیم پرده” خود گونه های متفاوتی دارد.
💠نشانه های تغییر دهنده
در موسیقی نشانه هایی وجود دارد که اگر کنار یک نت (سمت چپ) بیایند، نقششان زیر و بم کردن نت ها به اندازه نیم پرده است، بدون آنکه نام نت ها و جایشان روی حامل تغییر کند. در موسیقی غربی این نشانه ها می توانند هر نت را، بدون تغییر نام، یک یا دو نیم پرده زیر یا بم کنند. نام اکثر این نشانه ها از زبان فرانسه گرفته شده است.
💠پرده در موسیقی واحد سنجش فاصله میان دو نت است و هر چقدر تعداد پرده های بین دو نت بیشتر باشند اختلاف زیر و بمی آنها و یا فاصله ی بین آن دو نت بیشتر است.
💠در توالی نت ها، فاصله های “دوم کوچک” همواره میان نت های “می-فا” و “سی-دو”، و فاصله های “دوم بزرگ” همیشه میان بقیه ی نت ها قرار گرفته اند.
♦️کلید یک نشانه ی موسیقی است که برای تعیین زیرتر بودن و یا بم تر بودن نتهای نوشته شده، بکار میرود.
♦️به طور مثال برای هر سازی با محدوده صدایی بم تر و یا زیرتر کلید خاصی بکار میرود.
♦️ویولن، گیتار، سنتور، نی، تار و سه تار، به دلیل تولید صداهای نسبتا زیرتر نت نویسی آنها با کلید سل است.
♦️پیانو به دلیل گستره صوتی و اینکه از بم ترین نت تا زیر ترین نت ها را دارا هست هم با کلید سل و هم با کلید فا (فا ی خط چهارم) مشخص میگردد.
♦️و گیتار باس به دلیل بم بودن اصوات آن با کلید فا (فا ی خط چهارم) مشخص میگردد.
♦️در این مقاله ها سعی شده بسیار کوتاه و مختصر توضیح داده شود برای اطلاعات بیشتر میتوانید به کتاب های تئوری موسیقی مراجعه کنید.
♦️طریقه رسم کلید سل🎼
♦️هر گاه سمت راست نت یا سکوتی یک نقطه قرار بگیرد نصف ارزش زمانی همان نت یا سکوت به آن اضافه می شود. هرگاه دو نقطه سمت راست نت یا سکوتی قرار گیرد نصف + نصف نصف آن نت یا سکوت به ارزش زمانی آن اضافه خواهد شد. از لحاظ تئوریک در تعداد نقطه ها محدویتی وجود ندارد ولی غالبا ،حداکثر از 3 نقطه در نت نویسی استفاده می شود.
♦️و به عبارت دیگر:
♦️در صورتی که یک نقطه در سمت راست نتی قرار گیرد خودش+نصف خودش
♦️در صورتی که دونقطه در سمت راست نتی قرار گیرد: خودش+نصف خودش+نصف نصف خودش
♦️ این قانون هم در نت ها و هم در سکوت ها وجود دارد:
🔷همانگونه که حروف الفبا وسیله نوشتن زبان است ، در موسیقی نت چنین نقشی دارد و در واقع الفبای موسیقی نت نام دارد.
موسیقی دارای هفت نت است که به دو صورت نامگذاری شده اند:
🔷نکته: در ایران به پیروی از نظام نت نویسی فرانسه نامگذاری هجایی معمول و نامگذاری الفبایی در دیگر کشورها از جمله آمریکا و انگلیس کاربرد دارد.
🔷نکته: اختراع هجاها و خطوط حامل را به کشیشی موسیقیدان به نام (گویدو د آرتسو) نسبت می دهند.
🔷 صدا به دو دسته تقسیم می شود
🔷١- صدای غیر موسیقیایی ( سر و صدا )
صداهای لحظه ای حاصل از انفجار، شکستن شیشه، داد و فریاد، رعد و برق و ............. در این صداها عامل شدت و ضعف و شیوش آنها قابل تشخیص است اما تشخیص زیر و بمی ( بسامد ) در آنها تقریبا غیر ممکن است. شکل انتشار موجی صوت این اصوات بسیار نامنظم و درهم است.
🔷۲ - صدای موسیقیایی(صدای ساز و یا آواز)
صداهایی که دارای زیر و بمی ( بسامد ) معین و ثابت و قابل تشخیص می باشند شکل انتشار موجی صوت این اصوات مرتب و منظم است. این اصوات به گونه های متفاوت و معمولا با سازهای موسیقی و آواز خواننده تولید می شوند.
♦️مشخصه های صوت از نظر موسیقیایی
♦️وقتی دو صوت تولید می شوند در مقایسه با هم دارای مشخصه های زیر خواهند بود.
♦️١ - نواک ( زیر و بمی)
صداهای موسیقیایی می توانند در سطوح مختلف زیر و بمی تولید شوند مثلا می گوییم صدای اصلی مردان نسبت به صدای اصلی زنان کلفت تر و بم تر است.
♦️۲- دیرند (زمان امتداد صدا )
زمانی که هر صدای موسیقیایی ادامه می یابد را گویند. واضح است که غالبا صوتها نسبت به هم ارزش زمانی متفاوت و یعنی بعضی ها کوتاهتر و بعضی دنباله دار ترند مثلا اگر آرشه را مدت طولانی روی سیم کمانچه بکشیم صدای حاصل کشیدن دارای مدت زمانی بیشتری نسبت به صدایی است که با کشیدن آرشه به مدت کمتر پدیده می آید.
♦️۳- شدت ( دینامیک، نوانس)
صداهای موسیقی می توانند نسبت به هم ضعیف تر یا قوی تر باشند. مثلا اگر مضراب را محکم روی سنتور بکوبیم صوت حاصل شدیدتر ( قوی تر ) نسبت به صوتی است که با ملایم کوبیدن مضراب روی سیم پدید می آید.
♦️۴- شیوش ( طنین، رنگ، شخصیت صوتی، تمبر صوتی)
دو صدا می تواند نسبت به هم دو جنس مختلف به لحاظ شنیداری داشته باشند. مثلا همان طور که می گوییم یک صدا نسبت به صدای دیگر تیزتر است. در واقع هر صدا دارای کیفیت ویژه ای نسبت به صدای دیگر است و این کیفیت می تواند وجه تمایز دو صدای مشابه و هم بسامد باشد مثلا اگر یک آهنگ مورد نظر را با اجرای پیانو و همان آهنگ را با اجرای ویلن بشنویم تنها طنین این دو ساز است که صدایش را از هم قابل تشخیص می کند، این کیفیت در صدای انسان نیز وجود دارد. به طور مثال شما می توانید به راحتی صدای دوستانتان را از یکدیگر تمیز دهید یعنی شخصیت صوتی هر فرد منحصر به خودش است. در این مورد در صدای خوانندگان واضح تر است مثلا به صورت عامیانه می گوییم «تن » صدای این خواننده با« تن » صدای خواننده ی دیگر متفاوت است و این «تن » از نظر موسیقیایی همان طنین است.