♦️علامت بمل هرگاه سمت چپ نتی قرار گیرد، آن را نیم پرده پایین می آورد و بم می کند. درست برعکس دیز. برای آنکه فاصله ی یک پرده (دوم بزرگ) تبدیل به نیم پرده گردد، نشانه “بمل” باید پیش از نت زیرتر نوشته شود.
♦️علامت بمل هرگاه سمت چپ نتی قرار گیرد، آن را نیم پرده پایین می آورد و بم می کند. درست برعکس دیز. برای آنکه فاصله ی یک پرده (دوم بزرگ) تبدیل به نیم پرده گردد، نشانه “بمل” باید پیش از نت زیرتر نوشته شود.
♦️مشخصه های صوت از نظر موسیقیایی
♦️وقتی دو صوت تولید می شوند در مقایسه با هم دارای مشخصه های زیر خواهند بود.
♦️١ - نواک ( زیر و بمی)
صداهای موسیقیایی می توانند در سطوح مختلف زیر و بمی تولید شوند مثلا می گوییم صدای اصلی مردان نسبت به صدای اصلی زنان کلفت تر و بم تر است.
♦️۲- دیرند (زمان امتداد صدا )
زمانی که هر صدای موسیقیایی ادامه می یابد را گویند. واضح است که غالبا صوتها نسبت به هم ارزش زمانی متفاوت و یعنی بعضی ها کوتاهتر و بعضی دنباله دار ترند مثلا اگر آرشه را مدت طولانی روی سیم کمانچه بکشیم صدای حاصل کشیدن دارای مدت زمانی بیشتری نسبت به صدایی است که با کشیدن آرشه به مدت کمتر پدیده می آید.
♦️۳- شدت ( دینامیک، نوانس)
صداهای موسیقی می توانند نسبت به هم ضعیف تر یا قوی تر باشند. مثلا اگر مضراب را محکم روی سنتور بکوبیم صوت حاصل شدیدتر ( قوی تر ) نسبت به صوتی است که با ملایم کوبیدن مضراب روی سیم پدید می آید.
♦️۴- شیوش ( طنین، رنگ، شخصیت صوتی، تمبر صوتی)
دو صدا می تواند نسبت به هم دو جنس مختلف به لحاظ شنیداری داشته باشند. مثلا همان طور که می گوییم یک صدا نسبت به صدای دیگر تیزتر است. در واقع هر صدا دارای کیفیت ویژه ای نسبت به صدای دیگر است و این کیفیت می تواند وجه تمایز دو صدای مشابه و هم بسامد باشد مثلا اگر یک آهنگ مورد نظر را با اجرای پیانو و همان آهنگ را با اجرای ویلن بشنویم تنها طنین این دو ساز است که صدایش را از هم قابل تشخیص می کند، این کیفیت در صدای انسان نیز وجود دارد. به طور مثال شما می توانید به راحتی صدای دوستانتان را از یکدیگر تمیز دهید یعنی شخصیت صوتی هر فرد منحصر به خودش است. در این مورد در صدای خوانندگان واضح تر است مثلا به صورت عامیانه می گوییم «تن » صدای این خواننده با« تن » صدای خواننده ی دیگر متفاوت است و این «تن » از نظر موسیقیایی همان طنین است.
🔷در موسیقی علائمی وجود دارد که ما را در اجرای درست و صحیح آهنگ ها و اتود ها یاری میکند نت ها و سکوت ها از آن دسته علائم هستند مثلا نت سیاه بر مبنای تقسیمات سیاه یک ضرب است یعنی باید هر ساز و یا هر صدای موسیقایی تا یک ضرب "دیرند*" داشته باشد در صورتی که سکوت سیاه بر مبنای تقسمات سیاه به این معنا است که یک ضرب نباید هیچ صدایی تولید شود و برای مثال نت گرد بر مبنای نت سیاه هم به همین صورت است که چهار ضرب نت موسیقایی باید "دیرند*" داشته باشد سکوت گرد بر مبنای نت سیاه چهار ضرب نباید هیچ صدایی تولید گردد و غیره...
🔷* (تعریف دیرند) (به انگلیسی: Duration) : به مدت زمانی که یک صدا توسط یک منبع صوتی (ساز یا آواز) تولید می شود دیرند گویند. در واقع به زمانی که یک صدا حضور دارد و شنیده می شود دیرند می گویند.
🔷برای مثال با دهان خود حرف " آ "را به مدت چهار ثانیه بکشید. حال این چهار ثانیه که حرف" آ "ادامه داشته است را می توان دیرند حرف " آ " نامید.
🔷و یا میتوانیم نت ها را در مقایسه با مبنا و یا واحد نت گرد اینطور بیان کنیم:
🔷و سکوت ها را نیز میتوانیم به اینصورت بر مبنای سکوت گرد تقسیم نمائیم :
🔷و یا میتوانیم نسبت نتها را به اینگونه بیان کنیم :
🔷و همین تقسیم بندی در سکوت ها نیز صادق است.
🔷سکوتهای طولانیتر
در کنسرتها و اجراهای سمفونی، گاه یک ساز باید به مدتی طولانی سکوت داشته باشد، به همین دلیل، از نشانههایی که بیانگر چند میزان سکوت هستند هم استفاده میشود.
عدد بالای هر نشانه، بیانگر تعداد میزانهایی است که باید سکوت داشته باشند.
در سکوتهای طولانیتر، روش جدیدی هم مرسوم شده که شکلی همانند شکل زیر کشیده و عدد میزانهای سکوت را بالایش می نویسند.
در اینجا، عدد ۱۵ بیانگر تعداد میزان سکوت است و میتوان به جای آن هر عددی گذاشت.
♦️به عقیده یونانیان باستان، ارتباط عمیقی بین موسیقی و ریاضی وجود دارد. در حقیقت می توان گفت از زمان های قدیم، قواعد و تناسبات بین اعداد و موسیقی مورد توجه محققان بوده است. فیثاغورث فیلسوف و ریاضی دان یونانی از اولین کسانی بود که ارتباط ریاضی و موسیقی را در بین تارهای صوتی مورد بررسی قرار داد.
♦️به طور کلی می توان گفت در بررسی هایی که میان موسیقی و ریاضی وجود دارد، می توان معیارهای مشخصی را تعریف نمود.
♦️دو سیستم شمارشی در موسیقی وجود دارد . یکی از آن در گام و دیگری کلید است . ابتدا به این سیستم در گام می پردازیم . هفت نت در گام وجود دارد . ترتیب فاصله ها یا فاصله بین این هفت نت است که آن را بی همتا می کند . همان طور که می دانید فرمول چنین است : پرده ، پرده ، نیم پرده ، پرده ، پرده ، پرده ، نیم پرده . بنابراین اولین برخورد با موسیقی فهمیدن دوازده نت گام نیم پرده ( کروماتیک ) است . اگر در گام شش نت وجود داشت ، می توانستیم آنها را به صورت فاصله مساوی یک پرده از یکدیگر در نظر بگیریم . اما هفت نت وجود دارد ، بنابراین احتیاج به دو نیم پرده است . این هفت نت را کسی از زمانهای قدیم انتخاب نکرده است ، آنها را موسیقی یا دقیق تر بگوییم ، کسر انتخاب کرده است . آکورد ها از ترکیب نتهای مختلف گام ساخته می شود . ساده ترین آکورد ، آکورد سه تایی (Triad) است که در آن از سه نت گام استفاده می شود . میتوان از نتهای دیگر گام برای بزرگتر شدن آکورد استفاده کرد .سیستم دیگر شمارشی در کلید است . هر یک از هفت نت گام می تواند به عنوان شروع کننده یک آکورد حساب شود . این آکودها اغلب به صورت اعداد یونانی نوشته می شود .
♦️ممکن است آنها را به صورت زیر نیز دیده باشید :
I – II – III – IV – V – VI- VII
♦️استفاده از این اعداد روش خوبی است زیرا می تواند ماژور یا مینور بودن آکورد را نشان دهد . در واقع مهم است که بدانیم کدام آکورد مرتبط به کدام کلید است . آهنگسازان اغلب آهنگها را با استفاده از اعدادمی نویسند . اگر دامنه صدای خواننده را ندانند از کلید مناسبی در استودیو استفاده می کنند . در این هنگام است که نوازنده اعداد را تبدیل به آکورد می کند . نشویل (Nashville) در این نت نویسی مشهور است البته کسر میزان و ضرب (سرعت ) هم با ریاضیات مرتبط هستند . در واقع روشی که ما برای ساختن یک آواز به کار میگیریم ، شاید برای کسی «یک| دو ، یک یک | دو| سه | چهار» باشد . هنگامی که موسیقی را خوب مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم ، در می یابیم که موسیقی چیزی نیست جز حجم زیادی از اعداد . خوشبختانه هنگامی که اعداد را به موسیقی تبدیل میکنیم ، دلنشین و گوش نواز است و گرنه چه کسی به خود زحمت سر در آوردن از ترتیب ، تعامل و ارتباط بین اعداد را می داد ؟
ولفگانگ آمادئوس موتسارت در ۲۷ ژانویهٔ ۱۷۵۶ در سالز برگ متولد شد.
موتسارت ، از همان اوان کودکی، چنان نبوغی از خود نشان داد که پدرش همهکارهای خود را رها کرد و بهطورجدی و مستمر به آموزش و تربیت فرزندش پرداخت. آمادئوس ، پیش از رسیدن به ۱۲سالگی، نوازندهای چیرهدست در پیانو، ویولن، و ارگ شد و چندین اثرِ بزرگ و کوچک تصنیف کرد. وی در سومین سال از زندگیاش شروع به آهنگسازی کرد، در پنجسالگی لقب کودک نابغه به او داده شد و در اروپا شهرت یافت. در هفتسالگی اولین سمفونی، و در دوازدهسالگی اولین اپرای کامل خود را نوشت.
ولفگانگ آمادئوس موتسارت آهنگساز اتریشی، موسیقی دان کلاسیک بود. موتسارت در زندگی کوتاه خود بیش از ۶۰۰ قطعه موسیقی شامل موسیقی برای اپرا و همچنین شامل سمفونی، کنسرتو، موسیقی مجلسی، سونات، سرناد، و موسیقی برای گروه کُر ساخت.
♦️🎵آهنگ ترکیش مارش اثر موتسارت با اجرای لانگ لانگ نوازنده مشهور پیانو
♦️موسیقی کوچک شبانه اثر موتسارت
♦️سمفونی 40 موتسارت
عقل، احساس، عشق
موسیقی سه بخش مهم از وجود کودک را به صورت همزمان به تکاپو می اندازد و آن عقل، احساس و جسم اوست. تحقیقات نشان می دهد گوش دادن منفعلانه به موسیقی کودکان را باهوش تر می کند یعنی اگر از سنین کودکی فرزندتان را در معرض موسیقی بگذارید به روند رشد ذهنی او کمک زیادی کرده اید. اما مطمئنا این دسته از کودکان قابل مقایسه با کودکانی نیستند که به صورت فعالانه یعنی نواختن یک ساز به تمرین موسیقی پرداخته اند.
مطالعات دانشمندان نشان می دهد کودکانی که قبل از سن 7 سالگی به تمرین موسیقی می پردازند، دارای هوش بهتری هستند که این روند تسریع هوش آنها با بزرگ تر شدنشان همچنان ادامه خواهدداشت. اما نکته جالب تر اینجاست که وقتی شما به یادگیری یک ابزار موسیقی می پردازید درگیر چالشی می شوید که مدام و مدام در زندگی تان ادامه خواهدداشت. مهارت موسیقی نیاز به تمرین و استمرار دارد و این استمرار کودک شما را همزمان با بزرگ شدن دنبال می کند و به او قدرت رویارویی با چالش های زندگی را خواهدداد.
کودکانی که به صورت گروهی به تمرین موسیقی می پردازند مهارت های اجتماعی بالایی را دارا هستند. کودکان در خلال گروه موسیقی یاد می گیرند که با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند و مهم تر از همه در هماهنگی کامل با یکدیگر باشند چون در غیر این صورت نمی توانند کار عالی را ارائه دهند. علاوه بر این کودک به صورت غیرمستقیم می آموزد که وقتی قطعه ای با مشارکت گروه نواخته می شود بسیار زیباتر از قطعه ای است که توسط او به صورت مجزا نواخته می شود. این درس بزرگ او را بیشتر به جامعه و افراد پیرامونش انس و پیوند می دهد. برهمین اصل مهارت دوست یابی در کودک شکل گرفته و او را قادر به ایجاد ارتباطات اجتماعی مفید و سازنده می سازد.