مفهوم سبک در موسیقی چیست ؟
آهنگساز هنگام تصنیف قطعه موسیقی چند عنصر موسیقایی مهم را با یکدیگر ترکیب میکند که میتوانیم آنها را عرضه اصلی موسیقی بنامیم این اجزا عبارتند از ملودی، هارمونی، ریتم، رنگ صوتی، فرم، بافت .
ما از واژه سبک استفاده میکنیم تا روش خاصی را توضیح دهیم که آهنگسازان دورههای مختلف و سرزمین گوناگون برای
در هم آمیختن و ارائه این اجزای اصلی در موسیقیشان به کار گرفته اند چنانکه خواهیم دید آهنگسازان در تمام دورههای تاریخ موسیقی از اغلب این اجزا اگر نگوییم همه آنها استفاده نمودند .
اگرچه در موسیقی اوایل قرون وسطا هارمونی یا کاربردی ندارد و در برخی تصنیفات موسیقی قرن بیستم ممکن است ملودی وجود نداشته باشد تا راجع به آن صحبت شود . در حقیقت روش خاصی که بر اساس آن این عناصر موسیقیهای مورد توجه قرار میگیرند و با یکدیگر ترکیب میشوند و اثر حال و هوای خاصی میبخشد که سبک آن دوره خاص را نشان خواهد داد و همچنین نشانههای ویژهای را به دست میدهد . که با توجه به آنها خواهیم توانست سبک و لحن موسیقی آهنگسازان مختلف را از یکدیگر تمیز دهیم .
تاریخ موسیقی را میتوان به دورههای زمانی مجزایی تفکیک کرد که هر کدام از آنها با سبک خاص خود مشخص میشود البته سبک موسیقی یک شبه تغییر نمیکند و این تغییر به تدریج رخ میدهد غالباً سبکهای گوناگون با یکدیگر تداخل و هم پوشانی دارند و سرانجام سبک جدید از بطن سبکهای قدیمی ظهور میکند به همین جهت موسیقیدانها به ندرت بر سر انتخاب
تاریخهایی که نشان دهنده شروع و پایان یک دوره است توافق و حتی برای نامی که باید برای تشخیص توزیع سبک موسیقی استفاده شود اتفاق نظر وجود ندارد .
با این همه در اینجا یکی از روشهای تقسیم بندی تاریخ موسیقی غرب به شش دوره اصلی و تاریخهای پیشنهادی برای هر یک از آنها مطرح میشود :
اجازه دهید پیش از بررسی سبک شناسانه هر یک از این دورههای موسیقی نظری دقیقتر بر شش جز اصلی سازنده موسیقی بیندازیم .(ملودی، هارمونی، ریتم، رنگ صوتی، فرم، بافت)
ملودی :
برای بسیاری از مردم ملودی مهمترین جز سازنده قطعه موسیقی است با اینکه همه میدانند ملودی چیست ارائه تعریفی دقیق از این واژه آشنای موسیقی چندان آسان نیست یک فرهنگ موسیقی چنین تعریفی را پیشنهاد میکند .
مجموعهای از نت های مختلف که نظم یافته و شکل خاص گرفتند تا حس موسیقی را در شنونده ایجاد نمایند اما واکنش در مقابل ملودی موضوع بسیار شخصی است آنچه ممکن است در یک شنونده حس موسیقی ایجاد نماید شاید برای فرد دیگر این ویژگی را نداشته باشد و چیزی که برای یک نفر ملودی جالب و یا حتی زیبا است ممکن است در شخص دیگر هیچ تاثیری نداشته باشد .
هارمونی :
هارمونی هنگامی به گوش میرسد که دو یا چند نت مختلف همزمان به صدا درآیند و یک آکورد بسازند آکوردها بر دو نوعاند آکوردهای مطبوع که در آنها نتها با یکدیگر توافق دارند و هماهنگ هستند و آکوردهای نامطبوعی که در آنها نتها با شدت ضعف متفاوت با یکدیگر ناسازگارند و سبب میشوند تنش و هیجانی در موسیقی به وجود آید.
ما از واژه هارمونی به دو منظور استفاده میکنیم برای اشاره به انتخاب نتهایی که یک آکورد مجزا و تنها را میسازند و یا به طور وسیعتر برای شرح و توضیح سیر کلیه و روند حضور آکوردها در یک قطعه موسیقی .
ریتم :
از واژه ریتم برای توضیح روشهای استفاده میشود که آهنگساز بر اساس آنها صداهای موسیقایی را دستهبندی میکند و در این میان به خصوص به کشش آنها طول مدت صدای مختلف در مقایسه با یکدیگر و تکیه و تاکید توجه میکند . اگر به تجربههای قبلی خود رجوع کنید به خاطر میآورید که در یک قطعه موسیقی الگوی تکرار شوندهای از ضربها وجود دارد که یا آن را شنیده یا صرفاً حس کردهاید که ضربان مستمر و تپش قلب اثر موسیقی است و بر اساس آن گوش، ریتم را در مییابد .
رنگ صوتی :
هر ساز کیفیت صدایی یا رنگ صوتی ویژه خود را دارد مثلاً صدای خاص ترومپت شناسایی سریع آن را برای ما امکانپذیر میسازد و میتوانیم صدای آن را از صرفاً یک ویولن تشخیص دهیم این ویژگی و کیفیت صدا رنگ صوتی ساز نامیده میشود . آهنگساز ممکن است رنگهای صوتی را در هم بیامیزد به عنوان مثال سازهای بخش زهی ارکستر یا سازهایی که صدای غنی و رنگ صوتی تیرهای دارند مانند کرآنگلهها را و ویولن سلها و باسونها یا سازهایی را انتخاب کند که تضاد رنگهای صوتی شان باعث شود برخی نسبت به دیگری جلوه صوتی بیشتری بیابند مانند صداهای نافذ و درخشان پیکولو کلارینت زیر صدا ،
پمپت سوریندار و زیلوفون در تقابل با پس زمینهای از صداهای تیره و خفه سازهای برنجی و زهی بم .
فرم :
از واژه فرم برای توضیح طرح اصلی یا نقشهای استفاده میشود که آهنگساز بر اساس آن به یک قطعه موسیقی شکل میدهد و آن را میسازد .
طرحها و فرمهای موسیقایی فراوانی وجود دارند و مصنفان موسیقی در دورههای مختلف تاریخ موسیقی شیوهها و روشهای گوناگونی را در این زمینه به کار گرفته اند .
بافت :
برخی آثار موسیقی صدای فشرده و متراکم ارائه میکنند صدای غنی سیال و روان و برخی دیگر صدایی متفرق نامتکن دارند و حالتی دندهدار و ناهموار را تداعی میکنند . برای توصیف این جنبه از موسیقی از واژه بافت یاری میجوییم زیرا اسوات موسیقی را که در کنار یکدیگر در یک قطعه موسیقی حضور دارند میتوان به رشته نخهایی تشبیه نمود که پارچه از آن بافته میشود . آهنگساز به سه روش کلی میتواند بافت موسیقایی خود را شکل دهد :
_بافت مونوفون : یک خط ملودی تنها بدون بهرهگیری از هر نوع همراهی هارمونی .
_بافت پلیفون : دو یا چند خط ملودی که همزمان در طول قطعه موسیقی به گوش میرسند گاهی این بافت را بافت کنترپوانی مینامند .
_بافت هموفون : یک ملودی تنها که در مقابل آن معمولاً آکوردهای همراهی کنندهای قرار دارند و ریتم پایه واحد و مشترکی همزمان در تمام بخشها حضور دارند .
اینستاگرام آموزشگاه موسیقی ترانه مهر